بهراد منبهراد من، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

♥بهراد بهترین هدیه ی خدا♥

شهریور هم آمد...

کاردستی پسر من که خیلی برام ارزشمند و جالب بود و خیلی دوسش دارم  دیروز که داشتی باز می کردی یهو اومدی و پیشم اینو بهم نشون دادی و گفتی مامانی این ورزشکاره و من قربون اون هوشت برم که رول رنگت رو تن مدادرنگیت وصل کردی و دنبل ساختی و جالب این بود که ژستشم می گرفتی   اینجا هم دوره ی مرداد ماه مامانی با بچه های دانشگاهشونه که اینبار خونه ی خاله الناز بودیم و کلی خوش گذشت و هانیه جون خواهر خاله الناز این تل رو گذاشت رو سرت و تو هم خیلی خوشت اومده بود و خیلی بهت می اومد اینجا هم جمعه شبه که با مهیار جون و خاله فاطمه اینا رفتیم شهربازی و شمام کلی وسیله سوار شدی با مهیار و کلی کیف کردی ...
9 شهريور 1393

تولد خاله آزاده و ماهگرد29

  سلااااااااااااااااام به پسر خوشگلم و دوستای گلم بالاخره ما اومدیم و تونستیم یه پست جدید بذاریم آخه اینبار اصلا تقصیر من نبود و نی نی وبلاگ مشکل داشت البته من اینجور فکر می کردم که امروز متوجه اشتباهم شدم که مشکل نی نی وبلاگ نبود مال مرورگرم بود که عوضش کردم و خدا رو شکرمشکل حل شد حالا بریم سراغ این چند وقت که نبودیم و اتفاقاتی که افتاد  اول از همه اسباب کشی اماما و ابابا بود البته بهراد جون اینجوری بابا بزرگ مامان بزرگش رو صدا می کنه یعنی بابا و مامان بابائی که خلاصه خونه سازی شون تموم شدو رفتن خونه ی خودشون و ما هم این چند وقت مشغول خرید اسباب اساسیه خونه ی جدیدشون بودیم که بالاخره تموم شد و خیلی هم قشنگ  که ...
9 شهريور 1393
1